خانه دل تنگ غروبی خفه بود – هوشنگ ابتهاج

شاعر و دکلمه:استاد هوشنگ ابتهاج(ه.الف – سایه)|…خانه دل تنگ غروبی خفه بود/ مثل امروز که تنگ است دلم/پدرم گفت چراغ، و شب از شب پُر شد/من به خود گفتم یک روز گذشت/مادرم آه کشید، زود بر خواهد گشت/ابری هست به چشمم لغزید،و سپس خوابم برد/ که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خُرد ؟/…/من پس از این همه سال، چشم دارم در راه،که بیایند عزیزانم، آه

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x