توضیحات
چشمه های روشن بر کوهساران جاری شد و سیاهی عطشان شب آرام بافت و آن چیزها همه که از آن پیش مرگ را در گودنای خواب
و تجربهنی می کردند، تند و دمدمی حیات را به احتیاط
محکی زدند. پس به ناگاهان همه با هم بر آغازیدند و آفتاب
برآمد
و مردگان به بوی حیات
از بی نیازی های خویشتن آواره شدند.