توضیحات
سالها قبل هنگامیکه تازه آغاز بتدریس کرده بودم متوجه شدم که دانش – آموزان رغبتی چنانکه باید بدرس ادبیات ندارند و اساسا بزبان و فرهنگی وشعروادب فارسی بیگانه هستند این نا آشنائی و بی رغبتی در درجه اول معلول جنبه های خشک و فنی و نادلپسند کتب درسی و مواد تعلیمی بود ، پوشیده نیست که شیوه های نارسای بیشتری از معلمان نیز که احیانا در کار خود ذوق و حرارت و تخصصی نداشتند بیش از پیش بکساد کالای شعر وادب در میان قاطبه دانش آموزان کمک میکرد ، در خارج از محیط دبیرستانهانیز چیزی که مایه امید باشد بنظر نمیرسید حتی در محافل ادبی و هنری
که ظاهر گروهی از شعر دوستان وادب پروران گرد یکدیگر جمع میشدند و ساعتی را بنقل اشعار و ذکر شاعران و طرح مسائل ادبی و بحث های هنری میگذرانیدند غور و تأملی که سزاوار اهل تحقیق و شایسته نقدهای هنری و ادبی وحاکی از آشنائی باصول و موازین سخن سنجی باشد در کار نبود، همچنان بشیوه پیشینیان غزل یاقصیده وقطعهای طرح میشد و گاهی نیز شرح احوال یکی از شاعران و یامسأله تر جیح شاعری بر شاعر دیگر و یا مثلا مطالعه و تحقیق درباره سال تولد و وفات و نام و نام پدر فلان شاعر موضوع بحث قرار میگرفت و دیگر مباحث ادبی بهمین جا خاتمه می یافت و گمان….