توضیحات
اگر معلومات تاریخی – دینی مغان ایران باستان را که به طور شفاهی حفظ می شده است همان اوستا یعنی دانش دینی شگرف بنامیم ، این اوستا ماخذ اصلی و اساسی عمده اساطیر قهرمانی توراتی و قرآنی می باشد، به طوریکه از آدم تا یوشع و زکریا و ملاکی نبی تنها استثنائاتی مثل یونس (در نقش اوآنس بابلیها، همان إنای سومریها، خدای مار شکل زمین و نیمه ماهی و نیمه انسان خردمند دریاها) خارج از تاریخ و اساطیر کهن ایرانی می باشند. معهذا وی هم در رل اصلیش همان کی آخسارو مادی است. پس بی جهت نیست که معنی لفظی تورات و وداها نظیر اوستا شریعت و سنت و دانش دینی می باشد. بی تردید این همنامی ها تصادفی نبوده و اوستای امپراطوریهای بزرگ ایران از لحاظ جغرافیایی نیز نسبت به سرزمین وداها و مهابهاراته هندوان و عرض موعود تورات یهود و مسیحیان در مرکزیت قرار داشته است. نگارنده در کتاب در آینه تاریخ او ۲ مفصلا در این باب صحبت کرده است. مطلبی که جزئیات آن در این باب تازگی دارد همانا انطباق آدم و حوای تورات با کیقباد (دایائوکو) و همسرش فرانک می باشد که ما در اینجا آن را به طور اخص مورد بررسی قرار می دهیم: در اساطیر بابلی آداپا (پدر مسیب سرنوشت) توسط خالق خویش إنا (خدای مارشکل و خردمند زمین) فریب خورده و از کسب نعمت جاودانگی که آنو (خدای آسمان) حاظر به اهدای آن به آداپا گردیده بود، صرف نظر می کند. بی تردید نویسندگان تورات داستان فریب خوردن آدم و حوا از مار (إنا، خدای مارشکل زمین و خرد) را از روی همین اسطوره بابلی ساخته اند ولى شجره نامه فرزندان آنها نشان می دهد که حتی خود نامهای آدم و حوا به قرینه از تاریخ اساطیری ایران باستان اخذ شده اند: نویسندگان تورات با کنار هم چیدن و ترکیب اسطوره بابلی آداپا و إنا با اسطوره ایرانی کیقباد (دایائوکو، اولین پادشاه ماد) و زنش فرانک (صاحب فر کیانی)، داستان آدم و حوا را به وجود آورده اند؛ چه بی شک کلمات آدم (به شکل ائودام) و خوا (به شکل هووا) به معانی مخلوق نیک و نیک نژاد در پیش ایرانیان باستان به کیقباد (دایانوکو) و زنش فرانک اطلاق می شده اند. می دانیم هرودوت پدر علم تاریخ در این باب به صراحت دایائوکو (کیقباد) را بدین لقب متصف نموده است. نگارنده قبل از پی بردن بدین امر آدم را کاملا با آداپای بابلیها (یعنی پدر سرنوشت) مطابق می دانست ولی بعدا متوجه شدم که برای آداپا اخلافی ذکر نشده و فرزندان و اخلاف آدم به استثنای هابیل (“ایزد میثه/ مشیهمیثره اوستا) تا اخلاف نوح یعنی حام و سام و یافث جملگی منسوب به خانواده کیقباد (دایانوکو) یا منسوبین به خانواده او بوده اند. در اینجا به طور ساده و خلاصه اسامی اخلاف وی را با نامهای عبری و ایرانی آنها که مترادف با در رابطه با همدیگر هستند، معرفی می نمائیم قائن (شاهزاده) و شیث (جانشین) به جای همان اپیوه (او پیته، دارای پدر نیک) پسر کیقباد (دایائوکو، قاضی) می باشند. خنوخ (پادشاه چشمه ساران یا فاتح) همان خشثریتی (فرمانروا) است که در اوستا و شاهنامه تحت همان نام کاووس (پادشاه چشمه ساران، یعنی فرمانروای ناحیه کاشان) معرفی گردیده است. پسر وی که تحت اسامی عیراد………