توضیحات
این کتابی است درباره یکی از مهمترین دوره های تاریخ ایران و روزگاری که ستیز قشرهای گوناگون طبقات استثمارگر کشور به استقرار دیکتاتوری رضاخان پهلوی انجامید.
رویدادهایی که می آید، آنچنان که بسیاری از مؤلفان کنونی ایران آگاهانه و ناآگاهانه مدعی هستند، پی آمد «تلاش های قهرمانانه» یک فرد
رضاخان) نبوده است؛ این رویدادها زاییده شرایطی است چندین ساله، که در زمینه های اجتماعی و اقتصادی در ایران پدید آمده بود.
شکست سیاسی داخلی و خارجی رضاشاه در سال ۱۹۴۱ (سوم شهریور ۱۳۲۰)، «آبروی، شاه و نظامی را که در ایران بود برباد داد. هنگام جنگ دوم جهانی، و بویژه دوران پس از آن، ناخرسندی از فشار سنگین اقتصادی و سیاست تجاوزکارانه خارجی ایران که از شرکت در پیمان های جنگی و دریافت «باری» نظامی آمریکا سرچشمه می گرفت، در کشور اوج بافت.
چنین می نماید که آشنایی باگنشه نه چندان دور ایران کنونی، به شناخت اوضاع درونی و بیرونی ایران یاری خواهد کرد. باید بگویم که نگارنده نمی خواهد در این کتاب بر همه مسئله هایی که از دید زمانی و یا بی پیوست به این روزگار مربوط است و با بی میانجی به موضوع بررسی وابستگی دارد، بتفصیل اشاره کند. چنانکه، جنبش رهایی بخش ایران پس از انقلاب اکتبر و مسئله های وابسته به مناسبات اجتماعی و اقتصادی سال های قرن بیستم، در عبارت هایی کلی و تا جایی بازگو شده است که بتواند به شناخت اوضاع داخلی کشور یاری کند…….