توضیحات
خرد در اندیشة ایرانی، شالودة جهان هستی است و جنبههای گوناگون زندگی مادی و معنوی انسان را در بر میگیرد. اندرزنامههای پهلوی، آیینة باورهای کهن زرتشتی هستند و خردگرایی در آنها نمود بارزی دارد؛ از آن جمله به کتاب ششم دینکرد، مهمترین پندنامه به زبان پهلوی، میتوان اشاره کرد. در شاهنامة فردوسی نیز که میراثدار اندیشهها و ذخایر اندرزی پیش از اسلام است؛ خرد یکی از مفاهیم بنیادی است و در نقشها و کارکردهای متنوع جلوهگر میشود. نگارندگان این مقاله میکوشند به شیوة تطبیقی و با تحلیل محتوا، نقش و جایگاه خرد را در اندرزهای دینکرد ششم و شاهنامه فردوسی بازنمایند. برپایة نتایج پژوهش، مفهوم خرد در این دو کتاب، همسانیهای بسیاری دارد؛ خرد در دینکرد ششم، بهجز معنای اصلی خود، نیروی فهم و درک، بخشی از نظام جامع دینی اورمزد است که خداوند از طریق آن، جهان را آفریده است و نگاهداری میکند؛ بنابراین همه نیکیها و بدیها برپایه آن سنجیده میشود. این نگاه به مفهوم خرد، در شاهنامه نیز بسیار آشکار است. برخی از اندرزهای خردگرایانة دینکرد ششم و شاهنامه، نهتنها ازنظر معنایی، بلکه در شیوة بیان و صور خیالی مانند تشبیه و تمثیل نیز به یکدیگر شباهت دارند.گفتنی است برای برخی از همسانیهای دینکرد ششم و شاهنامه شاهدی در متون دیگر پهلوی یافت نشد؛ چنانکه در دینکرد ششم برای بیان ارتباط خرد و دانش، تمثیل زیبای زمین و آب به کار رفته است و شبیه این تمثیل در شاهنامه نیز مشاهده میشود. این شباهتها دلیلی بر تأثیرپذیری مستقیم شاهنامه از دینکرد ششم یا منبع یکسان دو کتاب است.