چرا زنان کمتر در فضای عمومی سؤال می‌کنند؟

کلودیا هاموند – بی.بی.سی – 15 نوامبر 23

من در طول این سال‌ها ده‌ها برنامه رادیویی اجرا کرده و صدها جلسه و نشست عمومی را با حضور مخاطب زنده مدیریت کرده‌ام. بخش پرسش و پاسخ بخش مهمی از این جلسات است و من می‌خواهم همه احساس راحتی کنند و اگر سؤالی در ذهنشان می‌جوشد آن را مطرح کنند. اما باوجودآنکه سعی می‌کنم مردم احساس راحتی و آرامش کنند، وقتی دست‌ها بالا می‌روند، همیشه تعداد مردانی که آماده‌اند سؤالی بپرسند بیشتر از زنان است. اغلب اولین دست‌هایی که بالا می‌رود دست مردان است.

البته این امکان هم وجود دارد که زنان سؤال‌های کمتری برای پرسیدن دارند و ایرادی هم ندارد. اما بارها و بارها پیش‌آمده، وقتی بعد از جلسه در صف دستشویی زنان ایستاده‌ایم، زنانی از حاضران جلسه سؤال‌هایی که داشته‌اند و در جلسه مطرح نکرده‌اند را به من گفته‌اند. سؤالی که برای من پیش می آید این است که چرا چنین اتفاقی می‌افتد؟

داده‌ها در این مورد کل داستان را نشان نمی‌دهند اما سال‌ها مواجه‌شدن با این موقعیت من را بر آن داشت تا نگاهی به آمار بیندازم. بیشتر تحقیقات در این زمینه با مشاهده شرکت‌کنندگان در کنفرانس‌های آکادمیک و در فضای دانشگاهی انجام‌شده و نه با بررسی گردهمایی‌های عمومی‌تر اما نتیجه این تحقیقات همچنان می‌تواند آموزنده و مفید باشد. شواهد نشان می‌دهد آنچه من تجربه کرده‌ام منحصربه‌فرد نیست بلکه روندی عادی است.

به‌عنوان‌مثال که شوشانا دیویس در مطالعه‌ای که در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی انجام داده و نتیجه آن در سال ۲۰۲۲ منتشر شد، به مشاهده نشست تا ببیند در آخر کنفرانسی که در آن افرادی با تخصص‌های متنوع از زیست شناسان تا فیزیکدان ستاره‌شناس تا اقتصاددان حضور داشتند چه کسی سؤال می‌پرسد. این‌یکی از آن کنفرانس‌هایی بود که اگر در آن سؤالی دارید باید از جایتان بلند شوید و درحالی‌که همه شمارا نگاه می‌کنند، در صفی پشت میکروفون بایستید. ۶۳ درصد از شرکت‌کنندگان جلسه مرد بودند بنابراین در نظر اول می‌توان حدس زد ۶۳ درصد سؤال‌ها از طرف مردان باشد. اما در واقعیت ۷۸ درصد مردان سؤال‌های خود را پرسیدند.

در تحقیقی دیگر که آلسیا کارتر که اکنون در یونیورسیتی کالج لندن است انجام داد، این موضوع در ۲۵۰ سمینار دانشگاهی دیگر در ۱۰ کشور موردبررسی قرار گرفت. خانم کارتر به این نتیجه رسید که زنان دو برابر و نیم کمتر از مردان ممکن است سؤالی که دارند را مطرح کنند. این در حالی است که نسبت حضور مردان به زنان به‌طور متوسط، برابر بوده است.

این واقعیت را هم باید در نظر داشت که کسانی که این جلسات را بررسی می‌کردند تنها به سؤال‌های پرسیده شده نگاه کرده‌اند و به کسانی که دست خود را به امید پرسیدن سؤالشان بالابرده‌اند توجه نکرده‌اند. درنتیجه این احتمال هم هست که گردانندگان جلسه سؤال مردان را برای مطرح‌شدن انتخاب کرده‌اند. تکرار زیاد این وضعیت که در آن مردان سؤال‌های بیشتری می‌پرسند به آنجا کشیده که در فضاهای دانشگاهی عده‌ای این جلسات را جلسات «پرسش و لباس مردانه» می‌نامند

اما چه چیز زنان را از سؤال کردن منصرف می‌کند؟

ظاهراً مسئله این نیست که آن‌ها سؤالی برای پرسیدن ندارند. آلیسیا کارتر نتایج حاصل از پاسخ‌های ۶۰۰ فرد دانشگاهی از ۲۰ کشور را بررسی کرده است. جالب است که هم زنان و هم مردان گفته‌اند گاهی بااینکه سؤالی داشته‌اند، داوطلب نشده‌اند که آن سؤال را مطرح کنند. اما تعداد بیشتری از زنان گفته‌اند دلیل اینکه از پرسیدن سؤالشان صرف‌نظر کرده‌اند این است که نتوانسته‌اند بر ترس و ضعف اعصابشان غلبه کنند. آن‌ها نگران بودند که نکند اصل مطلب را درست متوجه نشده‌اند و یا اینکه سخنران بسیار حاذق و ترسناک بوده یا اینکه فکر کرده‌اند آن‌ها به‌اندازه کافی باهوش نیستند که سؤال خوبی بپرسند.

هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد جلوی سی صد نفر دیگر سؤالی بپرسد که در جواب بشنود نکته اصلی مطلب را نگرفته است. این تحقیق نشان می‌دهد این احتمال بیشتر از بقیه دلایل زنان را از پرسیدن سؤال‌هایشان بازمی‌دارد.

مردان دو برابر زنان گفته‌اند وقتی حس کرده‌اند در صحبت‌های سخنران اشتباهی وجود دارد، انگیزه پرسیدن سؤال پیداکرده‌اند.

جارویس در تحقیقی که در ایالات‌متحده آمریکا انجام داد متوجه شد زنان معمولاً میگویند آن‌قدر نگران می‌شوند که نمی‌خواهند سؤال بپرسند و هم‌زمان مردان گفته‌اند گاهی از پرسیدن سؤال صرف‌نظر می‌کنند تا برای دیگران هم فضای پرسیدن سؤال فراهم باشد. این یعنی بعضی از مردان به شکل فعال و خودخواسته سعی می‌کنند در جلسات پرسش و پاسخ صدای غالب نباشند.

مردان دو برابر زنان گفته‌اند وقتی حس کرده‌اند در صحبت‌های سخنران اشتباهی وجود دارد، انگیزه پرسیدن سؤال پیداکرده‌اند. این ممکن است ظالمانه به نظر برسد اما این جلسات، جلسات آکادمیک هستند که در آن سخنران‌ها در جواب به انتقاد به بخش‌های مختلف فرآیند و کارشان صحبت می‌کنند.

مطالعات همچنین به تفاوت جنس سؤال‌هایی که زنان و مردان می‌پرسند هم پرداخته‌اند. گاهی چنین گفته‌شده که مردان بیشتر سؤال‌های طولانی‌تر می‌پرسند و یا سعی می‌کنند بیش از یک سؤال در فرصتی که گرفته‌اند بپرسند. (باورنکردنی است چند بار پیش‌آمده که در آخر جلسه‌ای گفته‌ام فقط برای یک سؤال سریع وقت داریم و بعد کسی که انتخاب کرده‌ام با این جمله شروع می‌کند که سه سؤال برای پرسیدن دارد.)

اما فقط مردان نیستند که تخلف می‌کنند. گیلیان سنداستورم از دانشگاه ساسکس ۹۰۰ سؤال پرسیده شده در ۱۶۰ کنفرانس زنده یا جشنواره‌های آزاد برای عموم را بررسی کرد که مقاله‌ای آن به‌زودی منتشر خواهد شد. او به این نتیجه رسید در مورد این رفتار تفاوتی بین جنسیت‌ها وجود ندارد. سؤالی که زنان می‌پرسند هم می‌تواند به همان اندازه سؤال مردان طولانی و با بخش‌های مختلف باشد.

خصوصیت سؤال‌هایی که مردان وزنان می‌پرسند هم باهم مقایسه شد. مثلاً شروع کردن سؤال با سلام کردن به سخنران، تقدیر از کار آن‌ها و معرفی کردن خودشان. تنها تفاوت بین زنان و مردان در این موارد این بود که زنان با احتمال بالاتری به سخنران سلام می‌کنند.

جلب‌توجه

پس تنها تفاوتی که می‌توان به آن پرداخت این است که چه کسانی در وهله اول برای پرسیدن سؤالشان داوطلب می‌شوند.

می‌توان گفت ازآنجایی‌که هیچ‌وقت در جلسات آن‌قدر وقت نیست که همه سؤال‌هایشان را بپرسند، اگر کسی داوطلب نشود چندان مهم نیست. اما مشکل اینجاست که اگر نیمی از مخاطبان حاضر در جلسه برای شرکت در پرسش و پاسخ بی‌تمایل باشند، نمی‌توانید سؤال‌های متنوع و جالبی داشته باشید. تحقیقات انجام‌شده تا اینجا فقط صرفاً روی زنان و مردان متمرکز بوده است اما بسیار جالب‌تر است که بفهمیم آیا گروه‌های اجتماعی که کمتر موردتوجه قرار می‌گیرند و گروه‌های به حاشیه رانده‌شده هم از مطرح کردن سؤال‌هایشان عقب می‌کشند یا نه.

سؤال کردن در فضای کاری باعث می‌شود موردتوجه قرار بگیرید و اگر می‌خواهید شغل‌های بهتری پیدا کنید، شناخته‌شده بودن اهمیت دارد. در تحقیقی که جان هان لو ژانگ طی کنفرانسی در فرانسه در انستیتو پاستور انجام داد به این نتیجه رسید شرکت‌کنندگان نام کسانی که سؤال‌های زیادی پرسیده‌اند را به خاطر داشتند. البته این به آن معنی نیست که نام آن‌ها همیشه به نیکی به خاطر مانده است. شاید آن‌ها را به خاطر سؤال‌های پشت سر هم و بی‌موردی پرسیده‌اند به یاد بیاورند. درنتیجه تنها تفاوت در مورد کسانی است که اول‌ازهمه برای پرسیدن سؤال داوطلب می‌شوند.

مشکل دیگری که درزمینهٔ کمتر سؤال پرسیدن زنان وجود دارد این است که زنان معمولاً زندگی آکادمیک خود را در حالی شروع می‌کنند که نمونه‌ها وزنان شاخصی که سؤال‌های خود را می‌پرسند پیش روی خود ندارند تا از آن‌ها الگو بردارند. زنانی که به آن‌ها نشان دهند لازم نیست از پرسیدن سؤال‌های خود نگران باشند.

راه‌حل‌ها

اما برای اینکه زنان بیشتری برای پرسیدن سؤال‌های خود قدرت پیدا کنند چه‌کارهایی باید انجام داد؟

در نگاه اول به نظر می‌رسد دوران همه‌گیری کرونا راهی به جلو پیش روی ما قرار داده است. وقتی در دوران کرونا تمام گردهمایی‌ها و مراسم به‌اجبار به فضای مجازی منتقل شد، این امکان پیش آمد که بدون حرف زدن بتوان سؤال‌های خود را مطرح کرد. حالا می‌شد با تایپ کردن سؤال خود در یک چت، گاهی حتی به‌صورت ناشناس سؤال خود را پرسید. دیگر لازم نبود در آن وضعیت معذب کننده با دست بالا ماند و امیدوار و هم نگران گرفتن اجازه به مطرح کردن سؤال ماند. کار نکردن میکروفون دیگر مشکلی نبود و لازم نبود درحالی‌که سؤالتان را می‌پرسید نگران نگاه کردن دیگران باشید. این روزها، بعد از دوران کرونا، تعداد بیشتری از جلسات و گردهمایی‌ها این امکان را برای حضار ایجاد کرده‌اند که با کمک یک اپلیکیشن سؤال‌های خود را بفرستند. به‌این‌ترتیب مدیر جلسه فهرستی از سؤال‌های حضار روی تبلت خود دریافت می‌کند.

حتی بهتر از این: اگر سؤال شما پیش‌ازاین در جلسه پرسیده شده و سخنران درباره آن توضیح داده و شما حواستان نبوده (ترسی که همیشه گریبان من را وقتی مخاطب جلسه‌ای هستم گرفتارم می‌کند)، مدیر جلسه که کارش توجه به این مسائل است، سؤال شمارا کنار خواهد گذاشت و آن را دوباره نخواهند پرسید. با توجه به این شرایط جدید توقع داریم بخشی از نگرانی و اضطراب زنان در سؤال کردن از بین برود. آیا این یعنی در جلساتی که در فضای مجازی برگزار می‌شوند تعداد زنان و مردانی که سؤال می‌پرسند مساوی است؟ بر اساس تحقیق خانم ژانگ، خیر. چنین نیست.

وقتی سؤال اول جلسه را یک مرد می‌پرسد، زنان کمتری برای پرسیدن سؤال‌های خود پا پیش می‌گذارند.

ژانگ تعداد سؤال‌هایی که زنان و مردان پرسیدند را در کنفرانسی در فرانسه که به‌صورت آنلاین و درباره بیوانفورماتیک در ماه ژوئن ۲۰۲۱ انجام شد، ثبت کرد. این حوزه‌ای از دانش است که پیش‌ازاین بیشتر شرکت‌کنندگان در سمینارهای آن را مردان تشکیل می‌دادند اما وقتی کنفرانس به‌صورت آنلاین برگزار شد تعداد زنان و مردان شرکت‌کننده تقریباً برابر بود. بااین‌وجود مردان ۱۱۵ سؤال پرسیدند وزنان ۵۷ سؤال. بالاتر بودن سن هم در اینجا تأثیرگذار بود. مردان بالای ۳۵ سال نه برابر بیشتر از زنان جوان‌تر و افرادی از اقلیت‌های جنسیتی سؤال پرسیدند.

خانم سند استورم معتقد است گردانندگان جلسات نقش مهمی در ایجاد حس راحتی در شرکت‌کنندگان دارند تا بتوانند با خیال راحت سؤال بپرسند. در مطالعه خانم ژانگ، جنسیت مدیر جلسه تأثیری درنتیجه نداشت. مدیران جلسه قطعاً می‌توانند از روش‌هایی برای تغییر در وضعیت موجود استفاده کنند.

یکی دیگر از نتایج تحقیق این بود که وقتی سؤال اول جلسه را یک مرد می‌پرسد، زنان کمتری برای پرسیدن سؤال‌های خود پا پیش می‌گذارند. گویا با این کار از همان اول لحن جلسه شکل ثابتی پیدا می‌کند و بقیه جلسه با همین روند پیش می‌رود. بنابراین شاید یکی از راه‌حل‌ها این باشد که بگذاریم اولین سؤال را یک زن بپرسید. در شکل ایده آل، زنی که سن چندان بالایی ندارد. البته این در صورتی است که زنان کم سن تردست خود را برای پرسیدن سؤال بالابرده باشند. من گاهی که هیچ زنی دستش را برای سؤال پرسیدن بالا نبرده است، به حاضران جلسه با صراحت در مورد مطالعاتی که در این زمینه انجام‌شده است گفته‌ام و بعد پرسیده‌ام آیا زنی در جمع هست که بخواهد اول‌ازهمه سؤالش را مطرح کند.

قبل از پرسش و پاسخ، وقت استراحت بدهید

همین تحقیق راه‌های دیگری هم پیشنهاد می‌دهد. یکی از آن‌ها این است که بعد از پایان سخنرانی یا جلسه گفتگوی اصلی و قبل از شروع جلسه پرسش و پاسخ، زمانی برای استراحت در نظر بگیرید. این فرصت به شرکت‌کنندگان امکان می‌دهد سؤال‌هایی که دارند را با اطرافیانشان در میان بگذراند. من این کار را امتحان کرده‌ام و درنتیجه آن سؤال‌های خیلی بیشتری مطرح می‌شود چون شرکت‌کنندگان فرصت داشته‌اند سؤال‌های خود را با دیگران آزمایش کنند و بفهمند آیا سؤالشان احمقانه است و یا آیا سخنران در صحبت‌هایش جواب آن را داده و فرد حواسش پرت بوده و متوجه نشده است.

در ضمن زنان در جلساتی که طولانی‌تر هستند سؤال‌های بیشتری می‌پرسند. شاید لازم است زمان بیشتری به پرسش شرکت‌کنندگان اختصاص داد. البته میدانم این برای همه خوشایند نیست.

در حال حاضر ما چاره‌ای نداریم جز اینکه از تحقیق‌هایی که در محیط‌های آکادمیک انجام‌شده‌اند استفاده کنیم. اما بسیار جالب خواهد بود که بدانیم شرایط در جلساتی که برای عموم مردم است چگونه است و آیا همین اتفاق می‌افتد یا نه. فایده این راه‌کارها این است که فقط به زنان کمک نمی‌کنند بلکه به هر کس که حس به گوشه رانده شدن و ندیده گرفته شدن دارد و کمتر حرف میزند، امکان صحبت کردن می‌دهد.

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x